هر آن چیزی که باید درباره باشگاه مشتریان بدانید
صفر تا صد وفاداری
مصطفی اروجی
اگر از خریداران خود بپرسید که از نظر آنها باشگاه مشتریان از چه تاریخی به وجود آمده است، احتمالاً به شما خواهند گفت: «از گذشتههای بسیار بسیار دور، شاید از همان آغاز» اما ایده باشگاه مشتریان، یک ایده کاملاً جدید است که در اواخر همین قرن 20 شکل گرفته.
در اواخر دهه 70 قرن 20 در آمریکا، اولین باشگاههای مشتریان شروع به کار کردند و این شکل تازه از بازاریابی به جهان کسبوکار معرفی شد. در این رابطه، شرکت American Airlines یک پیشرو و البته یک نمونه بسیار موفق به شمار میآید. نخستین برنامه معرفیشده توسط این شرکت خدمات هواپیمایی، برنامه مسافران همیشگی نام داشت. در اواخر دهه 70 و همزمان با رفع محدودیتهای اعمالی از سوی دولت – همچون مسیرهای پروازی و تعیین قیمتهای بلیت پرواز – شرکت American Airlines ایده تأسیس یک باشگاه مشتریان را ارائه کرد. شاید برایتان سؤال شده باشد که این اقدامات دولت در جهت حذف قوانین، چه رابطهای با تأسیس نخستین باشگاه مشتریان دارد؟ در پاسخ باید گفت که با حذف قوانین دولتی در زمینه خدمات مسافرت هوایی، رقابت به شکل بیسابقهای بین شرکتها افزایش یافت و هر برندی به دنبال راهکارهایی برای حفظ مشتری بود. شرکتهای هوایی میخواستند درآمدهای خود را هرچه بیشتر افزایش دهند و سهم بیشتری از بازار را در اختیار خود بگیرند. تاریخچه این تغییرات قانونی و تأثیر آن بر صنعت هواپیمایی از مثالهای جذاب حرکت در جهت بازار آزاد و خلاقیت شرکتها در جهت بهبود خدمات به مشتریهاست.
در ماه مِی سال 1981 ایده باشگاه مشتریان به صورت کامل توسط American Airlines عملیاتی شد و مزیت مالی چشمگیری را برای شرکت به ارمغان آورد. اعضای باشگاه مشتریانِ این برند هواپیمایی، میتوانستند به ازای مسافت طیشده مشخصی با هواپیماهای این شرکت، بلیتهای رایگان دریافت کنند. اگر میخواهید موفقیت این برنامه را بسنجید، کافی است بدانید که در سال 2016 بیش از 67 میلیون نفر عضو باشگاه مشتریان این شرکت بودند؛ یعنی چیزی در حدود جمعیت بریتانیا.
رابطه افزایش فروش و باشگاه مشتریان
بهتر است همین حالا تعریف روشنی از باشگاه مشتریان و برنامههای وفاداری ارائه کنیم؛ بر اساس مفاهیم کلاسیک بازاریابی، باشگاه مشتریان برنامهای ست برای ارائه پیشنهادها و تخفیفهای ویژه به گروه خاصی از مشتریان (از میان تمامی خریداران خدمات و محصولاتِ برند) اما این خدمات ویژه در ازای انتظاراتی ارائه میشوند: وفاداری به برند که ثمره آن افزایش فروش پایدار است.
شباهتهای فراوانی میان باشگاه مشتریان و برنامههای وفاداری وجود دارد تا جایی که در آمریکا بسیاری این دو را یکی فرض میکنند و به تفاوت میان آنها قائل نیستند اما مرور تاریخچه باشگاه مشتریان و برنامههای وفاداری و خاستگاههای متفاوت آنها، مرزها را تا حدود زیادی روشن میکند. تأکید بر بُعد اجتماعی و اهمیت گروه در باشگاه مشتریان نسبت به برنامههای وفاداری، بسیار پررنگتر است.
پیشنهادهای ارائه شده در باشگاه مشتریان، میتواند شامل مواردی همچون کوپنها، محصولات و خدمات رایگان، تخفیفها و حتی کارتهای هدیه برای خرید از شرکتها و برندهای دوست (پارتنر) باشد. این باشگاهها به این منظور تأسیس میشوند که مشتریهای قدیمی را حفظ و مشتریهای جدید را به خرید ترغیب کنند. مهم نیست که کسبوکار شرکت، یک وبسایت خرید آنلاین باشد یا یک تجارت فیزیکی، در اغلب حالات، به کمک این ایده، میتوان بر روی افزایش فروش حساب کرد.
اما بیتردید هر مدیری پیش از هر هزینهای برای تبلیغات یا بازاریابی، از احتمال موفقیت و ضرورت طرح خواهد پرسید پس نیاز است تا ضرورت راهاندازی باشگاه مشتریان را کامل تبیین کنیم. برای اثباتِ اثر مثبتِ این ایده، به سراغ دادهها و آمار میرویم؛ هزینه جذب یک مشتری جدید در حدود 6 تا 7 برابرِ هزینه حفظِ مشتریهای قدیمی است؛ علاوه بر این مشتریهای قدیمی تا 1.5 برابر بیشتر از مشتریهای جدید هزینه میکنند اما آمارها برای باشگاه مشتریان حتی از این هم بهتر است. شرکتی که بتواند نرخ بازگشت مشتری را تنها 5 درصد بهبود ببخشد تا 95 درصد بهبود در سود را تجربه خواهد کرد. به نظر میرسد این آمار به تنهایی برای متقاعد کردن مدیران کافی است.
باشگاه مشتریان برای چه تجارتهایی مناسبتر است؟
وقتی به آمار و ارقام نگاه میکنیم، زود متوجه میشویم که باشگاه مشتریان اثر فوقالعادهای بر فروش شرکت خواهد داشت اما آیا تمام کسبوکارها به یک میزان از این ایده سود میبرند؟ بیتردید خیر.
برخی شرکتها از تأسیس باشگاه مشتریان بهره چندانی نخواهند برد و تنها هزینه راهاندازی و هدایا بر روی دستشان میماند. شرکتهایی که مشتریهای اتفاقی یا گذری دارند، نمیتوانند چندان به اثر مثبت این ایده امیدوار باشند. در چنین تجارتهایی مشتریها به صورت نامنظم و اتفاقی خرید میکنند پس امکان بازگشت مجدد آنها بسیار ضعیف و هزینه برای حفظ آنها به معنی از دست رفتن سرمایهای است که میتواند برای جذب مشتریهای جدید به کار گرفته شود.
صنعت بازسازی ساختمان را تصور کنید؛ مشتریهای این صنعت اغلب هر یک یا دو دهه یکبار به سمت شرکتهای فعال در این زمینه میروند. برای همین نمیتوان روی حفظ این مشتریها تمرکز کرد. وکلا و سازمانهای حقوقی هم شرایط مشابهی دارند. هر انسانی شاید یک یا دو بار در طول زندگی خود به مراکز مشاوره حقوقی مراجعه کند پس وفاداری در این صنعت هم معنا ندارد. در این کسبوکارها استراتژیهای بازاریابی باید تنها بر جذب مشتریهای جدید متمرکز شود.
در مقابل، تجارتهایی که روزانه در زندگی افراد حضور دارند، این ایده را بسیار جدی میگیرند. در صدر این فهرست بانکها، بیمهها، شرکتهای هواپیمایی، تجارت پوشاک، لوازم آرایشی، مواد غذایی و باشگاههای ورزشی قرار گرفتهاند.
جمع آوری اطلاعات و تأسیس باشگاه مشتریان
شاید مهمترین مرحله در راهاندازی یک باشگاه مشتریان، مرحله طراحی باشد. پیش از هر کاری نیاز است چهارچوب طرح خود را روشن کنید؛ چه کسانی عضو این باشگاه خواهند بود و چه مزایایی دریافت خواهند کرد؟ برای پاسخ به این سؤالات به جمعآوری اطلاعات نیاز داریم. باید عادات خرید مشتریها شناسایی شده و 10 تا 20% از پرسودترین مشتریها از باقی گروه متمایز شوند. بر اساس آمارهای به دست آمده، این دسته از مشتریها 80% بارِ فروش برند را به دوش میکشند. اگر در شرکتی سیستم مدیریت ارتباط با مشتری درست پیاده شده باشد، برداشتن گام اول بسیار ساده خواهد بود.
پس از تعیین گروهی از مشتریها – که به دنبال حفظشان هستیم – زمان آن است که بهترین پیشنهادها را برای هر مشتری مشخص کنیم. این پیشنهادها باید مطابق با سلایق و نیازهای او ارائه شود؛ مثلاً اگر صاحب یک مغازه جواهرفروشی متوجه شود که یک نوع خاص از سنگهای زینتی بسیار پرطرفدار است، بهتر است از همین سنگ در پیشنهادات بهره ببرد. در ادامه فهرستی از مهمترین انواع برنامهها برای باشگاه مشتریان ارائه شده است:
- برنامههای امتیازی: شاید این سیستم مهمترین و شناختهشدهترین برنامه برای اعضای باشگاه مشتریان باشد. در این سیستم بر اساس مصرف خدمات و محصولات شرکت، امتیازاتی به اعضاء داده میشود که در آینده قابل تبدیل به تخفیف یا کارت هدیه خواهد بود. هرچند بسیاری، از این روش برای ارائه خدمات به مشتریهای ویژه خود استفاده میکنند اما طراحی یک نسبت صحیح بین هدایا و امتیازات کار بسیار پیچیدهای است.
- سیستم پلکانی: در این سیستم، در همان آغاز و به مناسبت عضویت در باشگاه، هدایایی هرچند کوچک به مشتری ارائه میشود اما با گذر زمان و کسب امتیازت بیشتر، اعضاء به خدمات ویژه دسترسی پیدا میکنند. هدایای کوچک در آغاز و تخفیفهای خیرهکننده در پایان پلکان، افراد را برای خرید هرچه بیشتر تشویق میکند.
- حق عضویت: در این برنامه اعضاء برای ورود به باشگاه مشتریان باید مبالغی را به صورت سالیانه یا در آغاز عضویت پرداخت کنند. در این سیستم مشتری ترغیب میشود اولین خرید خود را از برند انجام دهد و پس از این مرحله احتمال خریدهای بیشتر افزایش خواهد یافت. این نوع از عضویت در باشگاه، یکی از بهینهترین سیستمها برای شرکتهاست زیرا با شکستن دیوارِ اولین خرید، خریدهای بعدی را سادهتر خواهند کرد. چون مشتریان مبلغی را برای عضویت در باشگاه پرداخت کردهاند، احتمال ترک برند و رجوع به رقیب به طرز چشمگیری کاهش پیدا میکند.
سادهترین راه برای تأسیس باشگاه مشتریان سیستم امتیازی است. بهتر است برنامه کاملاً ساده و قوانین روشن باشند. پس از جمعآوری میزان مشخصی از امتیازات، مشتریها میتوانند به خدمات ویژهای دسترسی پیدا کنند. تجربه نشان داده که هرچه قوانین سادهتر و فهمیدنیتر باشند، احتمال موفقیت باشگاه بیشتر خواهد بود. یکی از نکات بسیار مهم در طراحی این سیستم این است که طراحان در مورد ارزش پیشنهادات، وسواس زیادی به خرج دهند. یک باشگاه مشتریان که در مقابل خرید و امتیازات اعضاء، ارزش قابل ملاحظهای ارائه نمیکند، میتواند تبعات منفی بسیاری داشته باشد. نمونههای ناموفقی از این گونه سیستمهای امتیازی را میتوان در برخی از اپلیکیشنهای ایرانی هم مشاهده کرد.
یکی از موفقترین ایدهها در پیاده کردن باشگاه مشتریان، ائتلاف با برندهای مکمل است. در این سیستم امتیازهای به دست آمده در هر کدام از شرکتهای عضو ائتلاف، میتواند در شرکتهای دیگر هم مورد استفاده قرار گیرد. برای مثال ائتلاف یک باشگاه ورزشی، یک رستوران و یک تولیدکننده لوازم ورزشی میتواند مزایای فراوانی به مشتریها بدهد. این ائتلاف نیازمند برنامهریزی فراوان و تمهیدات لُجستیک است اما نتیجه نهایی، ارزشش را دارد. توجه کنید در ائتلافها، شرکتهای مؤتلف، باید خدمات یکدیگر را تکمیل کنند وگرنه ائتلاف، سودی برای هیچیک از شرکتها ندارد و تنها سبب سردرگمی مشتری خواهد شد.
اطلاع رسانی مناسب
مشتریها باید از راهاندازی یا وجود باشگاه مشتریها و مزایای آن کاملاً مُطلع باشند؛ شکست در این مرحله میتواند به شکست تمام پروژه بیانجامد. شاید ارائه یک نمونه در این زمینه راهگشا باشد: در صنعت پوشاک بسیاری از برندها در هنگام تسویه حساب، از خریداران پرسند که «آیا در باشگاه مشتریها عضو هستند یا خیر» سپس شرح کوتاهی از تخفیفهای ویژه برای اعضاء باشگاه ارائه میدهند و در پایان، تمام اطلاعات مهم خریداران مثل شماره تلفن و محل سکونتشان را از آنها میگیرند. سیستمی مشابه این، در مراکز خرید یا هایپرمارکتها به کار گرفته شده است.
مهم نیست چه کانالی برای ارتباط و اطلاعرسانی در مورد باشگاه مشتریان به کار گرفته میشود، مهم این است که خریداران از وجود این باشگاه و فواید آن آگاه شوند. ایمیل، پیامک، شبکههای مجازی و وبسایت، تنها بخشی از کانالهای ارتباطی برای انتقال پیام به شمار میروند. در صورت تأسیس یک باشگاه جدید، کمپینهای پر سروصدا در فضای مجازی، بسیار کارا خواهد بود.
ایده های موفق
وقت آن رسیده که تعدادی از ایدههای موفق در این زمینه را بررسی کنیم:
یکی از سیستمهای به کار گرفته شده در باشگاه مشتریان، سیستم تصاحب است. بر اساس این ایده، وقتی مشتریها خدمت یا محصولی را به تعداد معینی بخرند، یک نمونه از آن محصول یا خدمات را رایگان دریافت خواهند کرد. شاید نمونههای مشابه این نوع پیشنهادات را در رستورانها دیده باشید: «اگر 5 پیتزا بخرید، یک پیتزا رایگان دریافت
میکنید». به دلیل شهرت و فراگیری این سیستم، پروفسور جوزف نیونز و خاویر درز آزمایشی را برای بررسیِ اثرِ این ایده بر خریداران طراحی کردند. در این آزمایش بر ذهنیت تأکید خاصی شده است:
آزمایش آنها در سال 2004 و در یک کارواش طراحی و اجرا شد. 300 کارت عضویت با ایده تصاحب، به راننده ها اهدا شد. رانندهها کاملاً اتفاقی انتخاب شدند تا پیشفرضها بر نتایج نهایی آزمایش تأثیرگذار نباشد. ایده این کارتها بسیار ساده بود: «در ازای 8 بار شستن ماشین، ماشین شما یک بار رایگان شسته خواهد شد».
اما کارتهای اهدایی، متفاوت بودند؛ نیمی از رانندگان کارتهایی دریافت کردند که 8 خانه خالی بر روی آنها مشاهده میشد. رانندگان باید این 8 خانه را پر میکردند تا بتوانند با ارائه کارت، یک شستوشوی رایگان هدیه بگیرند. نیمی دیگر از رانندهها کارتهایی دریافت کردند که 10 خانه بر روی آنها مشاهده میشد که 2 خانه از قبل مُهر شده بود. به رانندگانی که این کارتها را دریافت میکردند، میگفتند که به مناسبت سالگرد تأسیس کارواش، دو خانه این کارت به عنوان هدیه پر شده است.
به راحتی میتوان دریافت که هیچ کدام از این کارتها مزیت خاصی نسبت به دیگری ندارد: پس از 8 بار شستوشو، رانندگان یک کارواش رایگان دریافت میکردند اما نتایج نهایی این آزمایش درسهای نهفته بسیاری در خود دارد. از میان افرادی که کارتهای ساده 8 خانهای دریافت کرده بودند، تنها 19% پاداش نهایی را دریافت کردند در حالی که در گروه دوم 34% درصد به این مرحله رسیده بودند و حتی بیشتر از این؛ افرادی که کارتهای ویژه 10 خانهای دریافت کرده بودند، فرآیند 8 کارواش را پیش از گروه اول به پایان رسانده بودند. تمام این نتایج در حالی به دست آمده بود که تفاوتی بین پیشنهاد گروه اول و دوم وجود نداشت.
مفهومی که بعدها توسط این دو محقق مطرح شد، مفهوم احساس پیشرفت بود. بر اساس این تئوری، هرچه افراد در باشگاه مشتریان سریعتر احساس پیشرفت کنند، احتمال اینکه وفادار بمانند بیشتر خواهد بود. در مثال بالا اعضای گروه دوم در همان آغازِ کار 20% پیشرفتی را که برای پیمودن ادامه مسیر وسوسهشان میکرد تجربه کرده بودند. اگر میخواهید نمونه موفقی از این دست را در سازمان خود پیاده کنید، فراموش نکنید که هدف باید مشخص و مسیر ساده و روشن باشد. اگر ایدههای شما پیچیده و دشوار باشد، فرصت بسیاری را باید صرف فهماندن آن به خریدارانی کنید که اغلب فرصت چندانی برای شما ندارند.
شناخت عادات خرید و بهبود مداوم
بسیاری افراد تصور میکنند مهمترین مزیت باشگاه مشتریان، سود مالیِ آن است. روشن است که با حفظ خریداران موجود و ارائه مشوقها برای خرید بیشتر، شرکتها میتوانند سود خود را پیوسته افزایش دهند اما شاید سود مالی به دست آمده از این ایده، در مقابل دادههایی که به دست میآورید ناچیز باشد. در دنیای امروز، دادهها به اندازه سرمایه ارزش دارند. به کمک ایده باشگاه مشتریان، شرکتها میتوانند اطلاعات فراوانی را از اعضاء جمع کنند؛ اطلاعات ارزشمندی که دسترسی به آنها بسیار دشوار و البته گران است. این دادهها عادات خرید بهترین مشتریان شرکت را مشخص خواهد کرد و به کمک آنها میتوان تصمیمهایی گرفت که در کوتاهمدت، سود شرکت را چندین برابر خواهد کرد.
برای درک ارزش این اطلاعات، میتوانیم به سراغ سوپرمارکتهای زنجیرهای برویم. بسیاری از این کسبوکارها، کوپنهایی را در اختیار مشتریان قدیمی خود قرار میدهند. این کوپنها معمولاً خرید کردن تا سقف مشخصی را برای اعضاء ممکن میکنند اما هدف از ارائه این کوپنها، تنها جمعآوری اطلاعات است. به کمک دادههای خریدِ صورت گرفته، سوپرمارکتها عادات رفتاریِ مشتریان مهم خود را جمعآوری میکنند تا بعداً بتوانند با ارسال پیامکهای تبلیغاتی، فروش خود را افزایش دهند.
با این شناخت، برندها میتوانند به سراغ بهینهسازی سیستم خود بروند ولی نکته مهم این است که موفقیت باشگاه مشتریان در هر دورهای بررسی شود. برای این منظور شاخصهایی ارائه شده است که در ادامه میآید:
- نرخ حفظ مشتری: نرخ حفظ مشتری برابر است با متوسط مدت زمانی که یک مشتری با یک برند میماند. با اجرای یک برنامه موفق، این نرخ باید مدام افزایش پیدا کند. بر اساس آمارهای گزارش شده، هر 5% افزایش در نرخ حفظ مشتری، 25 تا 100% سود شرکت را بهبود خواهد داد.
- نرخ ریزش منفی: نرخ ریزش برابر است با تعداد مشتریانی که دیگر از خدمات شرکت استفاده نمیکنند اما نرخ ریزش منفی نرخ خریدارانیست که بر خلاف این مسیر حرکت میکنند؛ در واقع خریدِ هرچه بیشترِ خدمات و محصولات. هرگونه افزایش در این نرخ، نشانه بهبود وفاداری است.
- امتیاز پیشنهادی: این امتیاز عبارت از میزان رضایتیست که افراد در هنگام صحبت با دیگران، در مورد برند ابراز میکنند و معمولاً عددی بین 1 تا 10 است. برای محاسبه این شاخص، کافیست درصد افرادی که استفاده از محصولات را به دیگران توصیه میکنند از مشتریانی که این کار را نمیکنند کم کنید. این شاخص میزان رضایت مشتریان از محصول شما و سطح وفاداری آنها را بسیار خوب نشان میدهد.
- شاخص تلاش مشتری: این شاخص میزان تلاش مشتری برای حل مشکل پیشآمده در زمینه خدمات یا محصولات را اندازهگیری میکند. برای شرکتهایی که خدمات پس از فروش، بخش اعظمی از تجارت آنها را شکل میدهد، این معیار بسیار ارزشمند است.
- عادتِ خرید: این معیار به دنبال اندازهگیری فاصله (زمانی) میانِ دو خرید است. بر اساس این معیار میتوانید میزان وفاداری مشتریهای خود و عادات خرید آنها را مشخص کنید.
- بازخورد فضای مجازی و وبسایت: یکی از مهمترین معیارها برای بررسی کیفیت باشگاه مشتریان، بازخورد آن در وبسایت یا فضای مجازیست. شکی نیست که مشتریان درباره محصول حرف خواهند زد اما «کجا و چگونه؟». با توجه به گروه سنی و جنسیت مشتریان خود، میتوانید گزینههایی را برای آنها مشخص کنید: مثلاً تیکتاک برای نوجوانان و توییتر برای میانسالان. نظرات ارائه شده در وبسایت یا پُستها، از مهمترین منابع برای دسترسی به ذهنیت خریداران است. اگر خدمات در قالب یک اپلیکیشن ارائه شود، امتیاز متوسط اپلیکیشن از معیارهاییست که به کمک آن میتوانید موفقیت باشگاه مشتریان را اندازهگیری کنید. هرچند این معیار کاملاً کیفی است اما ارزشمندترین اطلاعات را در اختیار صاحبان کسبوکارها قرار میدهد.
در دنیای تکنولوژی، هر روزه خدمات جدیدی ارائه میشود؛ بنابراین برای آنکه در این بازار رقابتی زنده بمانید باید هر روز خود را بهروزرسانی کنید و آماده رویارویی با چالش های جدید باشید پس باید به عواملی که باعث بهبود شاخص های بالا می شود بیشتر بپردازید و عوامل منفی را از برنامه حذف کنید.
https://www.poptin.com/blog/is-managing-a-customer-club-essential-to-your-business/